معرفی کتاب کودکان
بهار، تابستان، پاييز و زمستان هر فصل سال، يك رنگ دارد. در بهار كه رنگ جوانهها و شكوفههاست، مادرم روي پيراهن من شكوفهها را گلدوزي كرد...در تابستان پدرم براي من يك جفت كفش سبز خريد، كفشم را پوشيدم و به باغ همسايه رفتم...من يك قناري زرد داشتم. در پاييز قناري من از قفس گريخت و روي برگهاي زرد درختان نشست...من يك خرگوش سفيد هم داشتم، در زمستان خرگوش سفيدم به كوچه دويد و ناپديد شد...باز بهار آمد. صبح زود با آواز قناري بيدار شدم، برفها آب شده بود، به كوچه دويدم، يك سفيدي در كوچه ميدويد. اين خرگوش سفيد من بود. فرياد زدم: تو آزاد هستي، خرگوش كوچك سفيد! بعد پيراهن پر شكوفهام را پوشيدم، بازي كردم، دويدم، خن...
نویسنده :
مامی جون نرگس
13:11